اطلاعات متناقضی زیادی در مورد ارزش تگ های H1 به عنوان یک عامل رتبه بندی وجود دارد. پس حق با کیست؟
آیا می توانید با استفاده از کلمات کلیدی مناسب در تگ های H1 رتبه جستجوی خود را در گوگل افزایش دهید؟ و به هر حال چند تگ H1 باید در هر صفحه وب استفاده کنید؟ بحثها و سوء تفاهمهای زیادی در طول سالها در مورد نحوه درک Google از محتوای H1 وجود داشته است. بنابراین آیا تگ های H1 در واقع یک فاکتور رتبه بندی گوگل هستند؟ اجازه بدید ببینم.
پیشنهادات زیادی درباره تگ H1 وجود دارد:
اگر با این توصیه ها احساس سردرگمی می کنید حق دارید. این ها با توصیه های چندین ساله گوگل درباره تگ های H1 و رتبه بندی ها، تناسب ندارد. بیایید دوباره به این اطلاعات متناقض نگاه کنیم.
راجر مونتی یک جدول زمانی درباره تکامل اهمیت تگ H1 و تاثیر آن بر رتبه بندی تهیه کرده است. بعضی از این ها را باهم مرور می کنیم:
1998: عنوان صفحه یک عامل رتبه بندی مهم بود. برای اکثر موضوعات پرطرفدار، یک جستجوی ساده مطابق متن که محدود به عناوین صفحات وب است، زمانی که رتبه صفحه نتایج را اولویت بندی می کند، عملکرد قابل تحسینی دارد.
2003-2004: اندازه فونت که در ابتدا معیاری برای سنجش اهمیت یک کلمه بود، جای خود را به ساختار HTML به عنوان یک الگوریتم رتبه بندی داد. ما نگاهی اولیه به نحوه استفاده گوگل از نشانه گذاری HTML برای اطلاع رسانی به درک الگوریتم از ساختار معنایی در پتنت، رتبه بندی سند ثبت اختراع گوگل بر اساس فاصله معنایی بین عبارات در یک سند داشتیم.
بیل اسلاوسکی در سال 2010 این پتنت را تحلیل کرد و توضیح داد: بخشی از فرآیند پشت این رویکرد شامل تجزیه و تحلیل ساختارهای HTML در یک صفحه توسط موتور جستجو، جستجوی عناصری مانند عناوین و سرفصلها در یک صفحه است… به عبارت دیگر، موتور جستجو در تلاش برای مکان یابی و درک ساختارهای بصری در یک صفحه است. صفحه ای که ممکن است از نظر معنایی معنادار باشد، مانند لیستی از موارد مرتبط با عنوان.
2005 تا 2011: تگ های H1 به طور گسترده ای یک فاکتور رتبه بندی گوگل بودند. بهینه سازی تگ های عنوان یک تاکتیک کلیدی سئو در طول روزهای شکوه بازاریابی محتوا بودند.
آن روزها تگ های H1 و H2، چگالی کلمات کلیدی و محتوای فرمولی حرف اول را می زدند. از آنجایی که از این مقالات برای ایجاد پیوندها و هدایت ترافیک برای افزایش درآمد استفاده می شد، حجم محتوا بسیار بیشتر از کیفیت یا کاربرد آن اهمیت داشت.
استفاده از این تاکتیکها باعث میشد در رتبه بندی شماره 1 برای موضوعات و کلمات کلیدی قرار گرفت که واقعاً کسبوکاری وجود نداشت. ناشران قانونی از این امر مستثنی شدند و گوگل پاندا در سال 2011 آمد. این تاکتیک ها دیگر کارساز نبودند. برای آن دسته از سایتهایی که توسط الگوریتم پاندا حذف شدهاند، گوگل 23 سوال را نشان میدهد که به موتور جستجو کمک میکند اعتبار یک محتوا را تعیین کند.
تجربه کاربر به شکلی عالی و بزرگ در اولویت قرار گرفت و درامد بعضی از تولیدکنندگان محتوا کاهش یافت.
جان مولر در سال 2019 توضیح داد که گوگل از تگ های HTML برای درک بهتر صفحه وب و محتوای آن استفاده میکند. او گفت که تعداد تگ H1 مهم نیست:
سایت شما بدون تگ H1 یا با پنج تگ H1 کاملاً عالی خواهد بود. عناصر H1 یک راه عالی برای ساختار بیشتر به یک صفحه است تا کاربران و موتورهای جستجو بتوانند بفهمند که کدام بخش از صفحه تحت عناوین مختلف قرار دارد. … به خصوص در HTML5، داشتن چندین عنصر H1 در یک صفحه کاملاً طبیعی و به نوعی مورد انتظار است.
2020
در آگوست به وضوح به تگ H1 به عنوان یک عامل رتبه بندی اشاره کرد و گفت: عنوانهای صفحه به ما کمک میکنند تا محتوای صفحه را بهتر درک کنیم. عنوان ها تنها عامل رتبه بندی ما نیستند، ما به محتوا نیز نگاه می کنیم. اما داشتن یک عنوان واضح در صفحه، اطلاعاتی در مورد آن بخش به ما می دهد. او توضیح داد که عناوین می توانند به ویژه در کمک به گوگل برای درک محتوا و زمینه یک به گوگل کمک کنند.
2021 در ماه آگوست، بحث های زیادی در مورد بازنویسی برچسب های عنوان توسط گوگل برای تعداد محدودی از صفحات در نتایج جستجو وجود داشت. اغلب، متن از تگ H1 به عنوان عنوان جدید در صفحه نتایج موتور جستجو (SERP) استفاده می شد.
حتی تا سال 2009، گوگل به خوبی از تاکتیک های هرزنامه در مورد برچسب های H1 آگاه بود. به عنوان مثال، مت کاتز، رئیس تیم وب اسپم گوگل، در این ویدئو برای مرکز جستجوی گوگل هشدار داد: تمام H1 را انجام ندهید و سپس از CSS استفاده نکنید تا مانند متن معمولی به نظر برسد، زیرا می بینیم که افرادی که رقیب هستند از این موضوع شکایت می کنند. اگر کاربران CSS را خاموش کنند یا CSS بارگیری نشود، واقعا بد به نظر می رسد.
در آن زمان، او گفت که استفاده از “کمی H1 اینجا و کمی H1 در آنجا” اشکالی ندارد، اما باید به روشی که در نظر گرفته شده است استفاده شود: برای سرفصل ها. او اضافه کرد:
اگر بخواهید H1 را در همه جای صفحه پرتاب کنید، افراد سعی کرده اند از آن سوء استفاده کنند و بنابراین الگوریتم های ما سعی می کنند آن را در نظر بگیرند. بنابراین واقعاً برای شما مفید نیست.» مانند بسیاری از چیزهای خوب، متخصصان SEO با استفاده از آن برای بازی کردن سیستم، این اسب را شکست دادند.
در اولین روزهای سئو، عناصر متن روی صفحه عوامل بسیار سنگینی در الگوریتم جستجوی گوگل بودند. کلمات خاص استفاده شده، جایی که در صفحه ظاهر می شوند و اندازه فونت آنها به گوگل می گوید که این کلمات چقدر مهم هستند. این همان راهی بود که گوگل ارتباط یک صفحه وب را برای هر پرس و جوی مشخصی تعیین کرد. این همان چیزی بود که گوگل در اواخر دهه 90 و اوایل دهه 00 استفاده کرد، زیرا چاره دیگری نداشت.
و مانند بسیاری از عوامل رتبه بندی قبلی، فاکتورهای H1 به سرعت به عنوان یک راه آسان برای دستکاری رتبه بندی مورد استفاده قرار گرفتند. بهینه سازی بیش از حد H1 آنها را در رادار تیم اسپم قرار می دهد و در نتیجه ارزش آنها را کاهش می دهد. امروزه، تگهای H1 و سایر عناصر ساختاری HTML هنوز به گوگل کمک میکنند تا بفهمد محتوای هر صفحه وب مشخصی چگونه برای کاربران ظاهر میشود. آنها همچنان به گوگل کمک می کنند تا ارتباط و ساختار معنایی یک صفحه وب را تعیین کند. آنها به درک الگوریتم از آنچه که صفحه در مورد چیست، برای چه کسی است و چرا بهترین پاسخ برای هر پرس و جوی داده شده است / نیست، اطلاع می دهند.
مولر تایید کرده است که سرفصل ها یک فاکتور رتبه بندی گوگل هستند. با این اوصاف، به تنهایی به حساب نمی آید. تلاش برای استفاده از تگ H1 برای رسیدن به رتبه بندی بالای SERP ها، پر کردن آنها با کلمات کلیدی، یا تلاش برای پنهان کردن کل صفحه H1 با استفاده از CSS، کارساز نیست.
دیگر نه. وقتی صحبت از بهینه سازی در صفحه می شود، هدف اصلی شما همیشه باید تجربه کاربری باشد. این چیزی است که برای گوگل مهمتر است، و این برای برچسبهای H1 و همچنین کیفیت محتوا، بهینهسازی تصویر و موارد دیگر صدق میکند.
مقالات پیشنهادی: