آیا درصد کاملی از کلمات کلیدی برای استفاده وجود دارد که می تواند بر رتبه شما تأثیر مثبت بگذارد؟ در اینجا بیاموزید که آیا تراکم کلمه کلیدی عامل رتبه بندی است یا خیر.
تراکم کلمات کلیدی مدت هاست که یک عامل رتبه بندی می باشد. برخی آن را یک قطعه ضروری در پازل سئو برای دستیابی به صفحه یک در گوگل می دانند. چرا اینقدر مورد توجه است؟ ما می دانیم که کلمات کلیدی برای گوگل مهم هستند. وقتی کلمات در متن روی صفحه ظاهر نمی شوند، رتبه بندی محتوا برای یک اصطلاح خاص دشوار است.
برخی از شرکت های ابزار سئو به این باور کمک می کنند که نسبت ایده آلی از کلمات کلیدی برای کپی وجود دارد که شانس کسب رتبه های بالا را به حداکثر می رساند. حالا بررسی می کنیم تا بدانیم آیا این تصورات درباره کلمات کلیدی درست است یا نه؟
تراکم کلمه کلیدی به تعداد دفعاتی که یک عبارت یا عبارت در رابطه با مقدار متن در صفحه ظاهر می شود اشاره دارد. با تقسیم تعداد کلمات کلیدی بر تعداد کل کلمات صفحه و ضرب در 100 محاسبه می شود.
به عنوان مثال، اگر یک کلمه کلیدی 26 بار در یک مقاله 1000 کلمه ای استفاده شود، تراکم کلمه کلیدی آن 2.6٪ است. ادعاهای مختلفی در مورد “بهترین” تراکم کلمه کلیدی برای هدف وجود دارد. شما ممکن است 2٪ یا 5٪ یا حتی تا 10٪ را بشنوید. پس چرا مردم بر این باورند که تراکم کلمات کلیدی یک عامل رتبه بندی است؟ برخلاف دیگر افسانههای فاکتور رتبهبندی، این یکی در واقع مبتنی است – تراکم کلمات کلیدی قبلاً یک چیز واقعی بود. اما ما در اولین روزهای جستجو صحبت می کنیم.
تفکر به این صورت است: کلیدواژهها سیگنالهایی را به Google ارسال میکنند که یک صفحه باید برای کدام نوع جستارها نمایش داده شود. اگر از کلمات کلیدی بسیار کمی استفاده شود، ممکن است گوگل متوجه منظور صفحه نشود. اگر از کلمات کلیدی بیش از حد استفاده شود، ممکن است گوگل آن را به عنوان تلاشی برای دستکاری رتبهبندیهای جستجو ببیند، که به آن لطف نمیکند.
بنابراین برخی از مردم بر این باورند که تراکم کلمه کلیدی خاصی وجود دارد که “درست” است – یک وسیله خوشحال کننده بین استفاده از کلمات کلیدی بسیار زیاد و بسیار کم.
با این حال، هیچ عدد جادویی وجود ندارد که بهترین نتایج را برای همه به دست آورد. امروزه گوگل اینگونه کار نمی کند. حقیقت نسبتاً ساده است: استفاده از کلمات کلیدی مهم است، اما رسیدن به یک نسبت خاص به تلاشهای SEO شما کمکی نمیکند. در واقع، یک صفحه وب می تواند برای یک کلمه کلیدی رتبه بندی کند، حتی اگر آن کلمه کلیدی هرگز در آن صفحه ظاهر نشود. که تقریباً فوراً کل ایده چگالی کلمات کلیدی را منفجر می کند.
برای پاسخ به این سوال که آیا تراکم کلمات کلیدی یک فاکتور رتبهبندی گوگل است، میخواهیم به ویدیوی رسمی گوگل در سال 2011 نگاهی بیندازیم که امروز به اندازه آن زمان دقیق است. این ویدیو مت کاتس را نشان می دهد که از سال 2000 تا 2015 با گوگل کار می کرد. او رئیس تیم وب اسپم گوگل بود و به عنوان رابط بین شرکت و جامعه SEO عمل می کرد. کاتز تایید کرد که هیچ تراکم کلمه کلیدی ایده آلی برای گوگل وجود ندارد. او گفت که استفاده بیش از حد از یک کلمه کلیدی می تواند آسیب بیشتری نسبت به سود داشته باشد.
چند بار ذکر یک کلمه کلیدی می تواند به رتبه بندی کمک کند، اما بیشتر از این ممکن است باعث شود گوگل آن را به عنوان پر کردن کلمه کلیدی ببیند.
«وقتی شروع به ذکر کلی می کنید، واقعاً کمک چندانی نمی کند. بازدهی در حال کاهش است. این فقط یک مزیت افزایشی است اما واقعاً آنقدر بزرگ نیست. و پس از آن چیزی که خواهید یافت این است که اگر به تکرار مطالب به طور مکرر ادامه دهید، در این صورت در خطر ورود به کلمات کلیدی پر کردن یا چرندیات و این قبیل چیزها هستید.
بنابراین در یک یا دو بار اول کلمه ای را ذکر می کنید که ممکن است به رتبه بندی شما کمک کند. اما فقط به این دلیل که می توانید آن را هفت یا هشت بار بگویید، به این معنی نیست که لزوماً به رتبه بندی شما کمک می کند.
هنگامی که کلمات کلیدی را که می خواهید استفاده کنید شناسایی کردید، Cutts نوشتن محتوایی را توصیه کرد که به اندازه کافی طولانی باشد تا آن کلمات کلیدی را به روشی طبیعی در نسخه کپی کنید. وقتی نوشتن تمام شد، محتوا را با صدای بلند بخوانید و هر چیزی که درست نیست گوش دهید.
اگر استفاده از کلمات کلیدی مصنوعی به نظر می رسد، یا شبیه به آن است که توسط یک روبات نوشته شده است، این یک نشانگر منطقی است که کلمه کلیدی بارها استفاده شده است. از سوی دیگر، اگر طبیعی به نظر می رسد، پس شما در مسیر درستی هستید. استفاده از مترادف ها در صورت امکان می تواند به شما کمک کند از استفاده مکرر از یک کلمه کلیدی جلوگیری کنید. به عنوان مثال، در این قسمت از متن، میتوانیم «تراکم کلمه کلیدی» را با «فرکانس کلمه کلیدی» عوض کنیم. مترادف ها همچنین راه بسیار خوبی برای جلب توجه خواننده هستند و حتی ممکن است به رتبه بندی برای اصطلاحات دیگر کمک کنند. گوگل مترادفها را میفهمد، یعنی وقتی صفحه برای عبارت دقیقی که در نوار جستجو تایپ شده بهینه نشده باشد، باز هم امکان دارد در رتبه های بالای جستجو قرار بگیرد.
توصیه کاتز واضح بود: از وسواس در مورد تراکم کلمات کلیدی خودداری کنید. مراقب هرکسی که غیر از این می گوید باشید.
من خوشحال میشوم اگر مردم از وسواس در مورد تراکم کلمات کلیدی دست بردارند. متفاوت خواهد بود بسته به منطقه متفاوت است، بر اساس رتبه بندی سایت های دیگر متفاوت است. این یک قانون سخت و سریع نیست، و هر کسی که به شما بگوید یک قانون سخت و سریع وجود دارد، ممکن است مراقب باشید زیرا ممکن است نرمافزار تراکم کلمات کلیدی یا چیزی مشابه آن را به شما بفروشند.
تراکم کلمه کلیدی ممکن است در یک نقطه کار کرده باشد. از هر متخصص سئوی قدیمی بپرسید و شواهد حکایتی زیادی خواهید شنید که تراکم کلمات کلیدی کار می کند – و کاملاً خوب کار می کند. اما امروز؟
تراکم کلمات کلیدی به سادگی ارزش تاکید بر آن را ندارد. تا زمانی که از کلمه یا عبارت چند بار استفاده میکنید، همانطور که احتمالاً اگر نسبت خاصی را هدف قرار نمیدهید، استفاده میکنید، پس خوب هستید.
حداقل، از کلمه کلیدی در عنوان صفحه، توضیحات متا و پاراگراف اول استفاده کنید. سپس استفاده را به چند بار دیگر در طول کپی محدود کنید. درصد کاملی از کلمات کلیدی برای استفاده وجود ندارد زیرا چگالی کلمه کلیدی یک عامل رتبه بندی نیست.
پیشنهادهای ما:
سختی کلمه کلیدی چیست و چگونه آن را اندازه می گیرند؟