پر کردن کلمات کلیدی تکنیکی بود که به طور گسترده مورد استفاده قرار می گرفت زیرا حداقل برای یک دوره زمانی نتایجی را به همراه داشت. اما حالا رفتار موتورهای جستجو تغییر کرده است. طرز فکر پنهان شده پشت استفاده بیش از اندازه از کلمات کلیدی این بود که: اگر بعضی از کلمات کلیدی خوب هستند پس استفاده بیشتر از آن ها عالی است. روزهای اولیه سئو وضعیت همین طوری بود. هر از کلمات کلیدی بیشتری استفاده می کردید رتبه بندی بهتری داشتید. پر کردن کلمات کلیدی هم مثل رمز موفقیت عمل می کرد.
آن روزها مطابق بودن کلمات کلیدی با چیزی که کاربر تایپ کرده بود شانس زیادی برای رتبه بندی داشت. مردم این را متوجه شدند و بعضی هایشان سو استفاده کردند. برای یک صفحه وب چند تا کلمه کلیدی در نظر گرفتند و صفحه را با آن کلمات کلیدی پر کردند. اسم این تکنیک یا تقلب شد پر کردن کلمات کلیدی.
بعضی ها کلمات یا پاراگراف ها را همرنگ پس زمینه می کردند تا کاربر متوجه نشود و ربات های گوگل هم آنها را بخواند و رتبه بندی کند. یعنی یک تیر و دو نشان. ظاهرا محتوا کاربر پسند بود و ربات ها هم چیزی را که لازم بود پیدا می کردند. این سئوی کلاه سیاه محدود به پاراگراف ها و متن نبود. پر کردن کلمات کلیدی عناوین و توضیحات متا را هم شامل می شد.
یک جورهایی سئوی غیر متمدن بود-این اصطلاح را همین الان ساختم-
ولی گوگل دست به کار شد و الگوریتم ها را باهوش کرد. تاثیر پر کردن کلمات کلیدی بر رتبه بندی در سال 2003 تغییر کرد. این به روزرسانی در الگوریتم ها به نحوی اولین به روزرسانی اصلی محسوب می شد.
روزها و سال ها گذشت تا اینکه در سال 2011 الگوریتم پاندا متولد شد. پاندا سایت های باکیفیت پایین را مورد هدف قرار می داد. تولد پاندا باعث کاهش رتبه صفحات پر شده با کلمات کلیدی شد. با تولد گوگل پاندا گوگل توصیه اکید کرد که وب سایت ها از پر کردن کلمات کلیدی خودداری کنند. اما پاندا به کمک احتیاج داشت. بنابراین در سال 2013 مرغ مگس خوار ماموریت گوگل پاندا را تکمیل کرد.
کار مرغ مگس خوار این بود که امکان جستجوی محاوره ای را به گوگل آورد. یعنی کاربران می توانستند پرس و جو ها را مثل زبان طبیعی تایپ کنند و گوگل هم متوجه شود که چه منظوری دارند.
روش تولید محتوا پس از این به روزرسانی ها تغییر کرد، مخصوصا در استفاده غیر طبیعی از کلمات کلیدی. یک جورهایی مرغ مگس خوار باعث شد تولید محتوا از نوشتن برای موتورهای جستجو به نوشتن برای مردم تبدیل شود.
پر کردن کلمات کلیدی هم دیگر کار ارزشمندی شمرده نشد. حالا الگوریتم های گوگل باهوش تر و باهوش تر شده اند.
پر کردن کلمه کلیدی یعنی اینکه یک صفحه وب کلمات کلیدی را با توجه به تعداد و اعداد نه به صورت نثر روان در متن استفاده کند تا توجه موتورهای جستجو را جلب کند. استفاده این شکلی باعث زده شدن کاربر می شود.
پر کردن کلمات کلیدی به عنوان یک عامل منفی تایید شده است. استفاده غیر طبیعی از کلمات بر تجربه کاربر هم تاثیر منفی می گذارد و از هدف نهایی که تبدیل کاربران است جا می مانید.
می توانید مقالات زیر را هم درباره کلمات کلیدی مطالعه کنید:
تاثیر استفاده از کلمات کلیدی با حجم جستجوی صفر در سئو و رتبه بندی سایت