در تولیدمحتوا برای جذب مشتری فقط به دنبال کلمات کلیدی با حجم بالا و کلمات کلیدی رقیب نباشید. مطمئن شوید که محتوای شما مرتبط با نیاز کاربران و برند شما است.
همه ما از اهمیت محتوای وبسایت آگاه هستیم. به بازاریابان توصیه میشود که 25٪ تا 30٪ از بودجه خود را به بازاریابیمحتوا اختصاص دهند. بازاریابی محتوا به طورکلی یعنی تولید محتوایی که بتواند مشتری را جذب کند. این عدد میتواند برای صنایع یا کشورهای مختلف تغییر کند.
همچنین میتوانید میزان علاقه به تولیدمحتوا و بازاریابیمحتوا را بر اساس تعداد مقالات، تبلیغات و پستهای مربوط به تولیدمحتوا و خدمات بازاریابی را از نتایج جستجو، بسنجید.
همه صاحبان وبسایت معتقدند محتوای باکیفیت در سایت خود دارند. اما وقتی یک چهارم بودجه بازاریابی خود را اختصاص میدهید، باید محتوای شما عالی باشد و بتواند مشتری را جذب کند. در مرکز جستجویگوگل، کارکنان گوگل نوشتند:
مأموریت گوگل سازماندهی اطلاعات جهان است. ما میخواهیم کاربران گوگل را به محتوایی با بالاترین کیفیت راهنمایی کنیم. اصلی که در دستورالعملهای ارزیابی کیفیت ما نمونه آن است. ناشران حرفهای سهم عمدهای از محتوای با کیفیت را ارائه میدهند که به نفع کاربران است و ما میخواهیم موفقیت آنها را تشویق کنیم.
وقتی متخصصان سئو “محتوایباکیفیت” را میشنوند، به “E-A-T” فکر میکنند و در درجه اول روی آن تمرکز میکنند. اما جان مولر تعریفی از کیفیت محتوا به اشتراک گذاشته که E-A-T را دربرمیگیرد و حتی فراتر است.
هرچه یک موضوع محتوا محبوبتر باشد، محتوای بیشتری در مورد همان موضوع در وب وجود دارد. وقتی فکر میکنید محتوای باکیفیتی دارید که توسط یک متخصص صنعت نوشتهشدهاست، اما عملکرد آن انتظارات شما را برآورده نمیکند، ممکن است لازم باشد رویکرد و استراتژی تولیدمحتوا را دوباره بررسی کنید.
از نظر بهینهسازی موتورهایجستجو(SEO)، باید محتوای خوب را با رتبهبندی خوب در نتایج جستجو پیدا کرد.
اگر محتوای شما هیچ ترافیک ارگانیکی به همراه ندارد، شاید به سادگی در نتایج جستجو قابل مشاهده نباشد. برای پرسوجوهای جستجوی مرتبط رتبه بالایی ندارد. ممکن است محتوای شما خیلی کلی باشد.
شاید فکر کنید که محتوای خوبی است، اما اگر 10 صفحه دیگر با محتوای بیشتر یا اطلاعات متفاوت وجود داشته باشد، ممکن است صفحه شما در 10 رتبه برتر قرار نگیرد. ممکن است گوگل فکر میکند که مردم وقتی از پرسوجوهای خاصی استفاده میکنند به دنبال انواع خاصی از اطلاعات هستند. شاید چیزی که گوگل درک میکند با آنچه که محتوای شما ارائه میدهد متفاوت است.
اگر محتوای شما با آنچه که گوگل در بالای نتایج جستجو نشان میدهد متفاوت باشد، شانس نمایش صفحه شما در نتایج جستجو کاهش مییابد.
بهعنوانمثال، زمانی که من “قاشق چوبی” را جستجو کردم، نتایج جستجو با سایتهای خرید و تصاویر پر شد. وقتی برای “کاشی کاری” جستجو کردم، تعریف کاشیکاری، راهنماهای نحوه کار و ویدئوها را در نتایج جستجو پیدا کردم. نتایج جستجو برای «مواد سرامیکی» شامل صفحاتی با تعاریف و محتوای کلی «چیست» بود.
اگر مقاله درخشان شما دارای عناصر صحیح یا متناسب با موضوع جستجو نباشد، ممکناست هرگز دیده نشوید.
به یاد داشتهباشید که نتایج جستجو میتواند از کشوری به کشور دیگر متفاوت باشد. اگر محتوای شما در یک کشور عملکرد خوبی دارد اما در کشور دیگر نه، دلیل آن میتواند باشد. بههمیندلیل است که بررسی صفحات نتایجموتورهایجستجو(SERP) برای پرسوجوهای مختلف در هر بازار هدف مهم است.
بههرحال، محتوای خوب به خودیخود رتبه خوبی ندارد. گوگل و همه موتورهایجستجوی اصلی علاوهبر متن از چندین فاکتور رتبهبندی استفاده میکنند. سلامت کلی سایت، از جمله سرعت صفحه و تجربه کاربر، سایر محتواها، مانند تصاویر و ویدیوها، همگی بر عملکرد کلی تأثیر میگذارند.
همچنین، سرعت بارگذاری صفحه میتواند از کشوری به کشور دیگر کاملاً متفاوت باشد. اطمینان حاصل کنید که تجربهکاربری سایت شما در همه کشورهای هدف خوب است و به سرعت بارگیری میشود و تجربه کاربری ارزشمندی را ارائه میدهد.
با توجه به اینکه محتوایی را تولید میکنید که میتواند ترافیک، تبدیل و درآمد بیشتری را به سایت خود بیاورد، توجه به مخاطبان هدف ضروری است. اگر محتوا با مخاطبان شما ارتباط برقرار نکند، حتی زمانی که در بالای نتایج جستجو قرار میگیرد، نمیتواند مشتری جذب کند.
من اغلب میبینم که صاحبان وبسایت میخواهند به دنبال کلمات کلیدی با حجم بالا باشند یا تصمیم به اضافه کردن محتوای خاصی دارند زیرا با آنچه رقبای آنها در وبسایت خود دارند مطابقت دارد. مگر اینکه اصلاً ترافیک را از کسی بخواهید، ممکن است این رویکرد مناسبی برای تولید محتوای شما نباشد.
از نظر کیفیت محتوا، باید هم به کسبوکار شما و هم به مخاطبان هدف شما مرتبط باشد.
محتوای خاصی در سایت شما که در یک کشور در مقایسه با سایر کشورها ضعیف عمل میکند، میتواند به دلیل علایق متفاوت مخاطبان در بازارها باشد.
در مورد علایق محلی در هر بازاری تحقیق کنید، صفحه محلی را ویرایش کنید یا اطلاعات اضافی را به محتوای اصلی اضافه کنید که با مخاطبان محلی ارتباط برقرار کند. هر بازار متفاوت است، برخی از مصرف کنندگان قبل از اینکه آماده خرید شوند به مشخصات و اطلاعات بیشتری نیاز دارند.
وقتی 25 تا 30 درصد از بودجه بازاریابی خود را اختصاص میدهید، محتوا باید تبدیل شود و به اهداف تجاری شما برسد، درغیراین صورت ممکن است بودجه محتوای شما در سال آینده کاهش یابد. سوال بزرگ برای محتوای ضعیف این است که تعیین کنیم آیا واقعاً برای جذب مشتری مورد انتظار طراحی شدهاست یا خیر.
بسته به مشاغل و وبسایتها، معیارهای مختلف جذب مشتری تغییر میکند. فروش اغلب هدف شماره یک یک سایت تجارت الکترونیک است، در حالی که هدف وبسایت یک سازمان غیرانتفاعی معمولاً افزایش آگاهی کلی است که منجر به افزایش عضویت یا کمک مالی میشود.
اگر یک وبسایت فروشگاهی دارید، یا اگر یک وبسایت هنری را مدیریت میکنید، محتوای این سایتها برای جذب مشتری اصلا نباید یکسان باشد.
به دلیل برخی دلایل تجاری، ممکناست شرکت شما برای برخی از کشورهای هدف اهداف متفاوتی داشتهباشد. اگر چنیناست، هنگام ایجاد محتوا باید چندین نقطه تبدیل و جریان را در نظر بگیرید.
محتوای خود را برای هر بازار با توجه به نکاتی که گفتهشد ارزیابی کنید. از آنجایی که بودجهها تنگتر میشود و هر تومان اهمیت دارد، اطمینان از اینکه محتوای موجود و جدید خوانندگان را درگیر میکند بسیار مهم است، اما باید با گوگل نیز ارتباط برقرار کند. از بین بردن ابهام و ارائه زمینه در محتوای شما برای موفقیت آتی حیاتی است. اگر فقط متن نوشته شده توسط متخصصان را منتشر میکنید، ممکن است فرصتهای مهمی را که نیاز به ویدئو، عکس یا چیزی به سادگیِ پاسخ دادن به سوال مخاطب دارد، از دست بدهید.
گوگل با ارائه گزینههای محتوایی که با هدف جستجو مطابقت دارد، اکوسیستم نتایج جستجو را بهطور اساسی تغییر میدهد تا با جستجوگر ارتباط بهتری برقرار کند. محتوای ارائه شده توسط وبسایتهایی که سریع بارگذاری میشوند و تجربه عالی را به کاربر ارائه میدهند در جذب مشتری موفقتر هستند.
پیشنهادهای ما:
تکنیک های موفق بازاریابی محتوا برای شرکت ها