نحوه برخورد موتورهای جستجو با کلمات کلیدی فرق کرده است اما به این معنی نیست که دیگر مهم نیست .
باید مشخص کنید چه نوع کلمه کلیدی را می خواهید هدف قرار دهید.
انتخاب کلمات کلیدی براساس تراکم جستجوی آنها همیشه رویکرد خوبی نیست.
ابعاد دیگری هم وجود دارد که باید فراتر از اهداف جستجوی کاربر در نظر گرفته شود.
ابعاد کلمه کلیدی:
1-کلمات کلیدی پر بازدید می توانند اهداف جستجوی متفاوتی داشته باشند.
2- ویژگی people also ask فرمول مجدد درخواست جستجو را تشویق می کند.
3- کلمات کلیدی پر بازدید همیشه تبدیل نمی شوند.
4- کلمات کلیدی پربازدید همیشه با اهداف سایت منطبق نیستند.
5- گوگل بعضی از کلمات کلیدی پربازدید را سمت جستجوهای محلی هدایت می کند.
6- گوگل پرس و جو های مهم را دوباره فرموله می کند.
ما واقعا نمی توانیم دلایل متفاوت استفاده از عبارات کلیدی با حجم بالا را بدانیم مگر اینکه نتایج جستجو را مطالعه کنیم و وقتی که دلایل مختلف فهمیده شد می توانیم معنای پنهان کلمه کلیدی را درک کنیم.
بهترین کلمات کلیدی آنهایی هستند که نیاز کاربر را با راه حلی که وب سایت ارائه می دهد هماهنگ می کنند.
مثال
قبل از تصمیم گیری در مورد اینکه برای کدام کلمات کلیدی محتوا ایجاد کنید لازم است هر چهار بعد کلمه کلیدی را بدانید.
چندین نوع واضح از عبارات کلیدی وجود دارد که متناسب با اهداف سایت تعریف می شوند.
شما می توانید لیست هایی ایجاد کنید و آن کلمات را براساس هدف مرتب کنید.
این روش می تواند علاوه بر رقابت در کلمه کلیدی به فروش مستقیم هم کمکی بکند.
البته باید توجه کنیم که عبارات کلیدی که منجر به فروش می شوند، بسیار رقابتی هستند و رتبه بندی برای آنها دشوار است.
1- مقایسه رقبا
2- جستجوی قیمت با تخفیف
3- بررسی و رتبه بندی محصول
4- جستجوی کد کوپن
5- جستجو برای فروش
این امکان وجود دارد که یک سایت با کلمات کلیدی متفاوت ایجاد کنید و از آنها به عنوان پایه ایجاد بخش های مختلف یک سایت استفاده کنید.
اما این یک طرفه است و ممکن است تراقیک تکراری پایدار ایجاد نکند، با این حال این یک راه حل ممکن است.
برای بعضی از کسب و کارها ایجاد محتوایی که کیفیت های مختلف یک محصول را مورد بحث قرار می دهد و به مصرف کننده کمک می کند تا مناسب ترین محصول را انتخاب کند مهم است.
گوگل ترندز(google Trends) برای جستجوی کلمات کلیدی فصلی مهم است.
همین طور می تواند کلمات کلیدی را که جذابیت خود را از دست می دهند شناسایی کند.
یعنی می توانید روند نزولی یا صعودی کلمه کلیدی مورد نظر خود را ببینید.
وقتی کاهش ترافیک را مشاهده می کنید حتی اگر رتبه شما بدون تغییر باشد گاهی اوقات می تواند بدین معنی باشد که تغییری در رفتار مصرف کننده با معرفی یک محصول یا خدمات جدید وجود دارد.
گوگل ترندز فقط سطوح ترافیک نسبی را نشان می دهد. تعداد دقیق پرس و جوها را نشان نمی دهد. با این حال اگر تصوری از حجم کلمه کلیدی برای یک عبارت کلیدی دارید می توانید آن عبارت کلیدی را با یک عبارت هدف مقایسه کنید تا تخمین نزدیکی از حجم جستجوی واقعی داشته باشید.
گوگل روزانه فهرستی از جستجوهای پرطرفدار را منتشر می کند که حاوی حجم جستجوی گرد شده است.
استفاده از این ابزارها می تواند برای درک کلمات کلیدی برای رتبه بندی عبارات کلیدی با حجم بالا یا کمک به شما در تصمیم گیری برای اختصاص وقت خود به کلمات کلیدی بهتر مفید باشد-زیرا ترفیک همه چیز نیست.
جان مولر می گوید که LSI چیزی نیست که هر سئوی شایسته باید به آن فکر کند. اول از همه ما هیچ مفهومی از کلمات کلیدی LSI نداریم. بنابراین این چیزی است که می توانید کاملا نادیده بگیرید و به عنوان یک سئو نیازی به نگرانی درباره آن نیست.
می توانید از مترادف ها برای گسترش کلمه کلیدی استفاده کنید اما در کل پاسخ این سوال منفی هست.
قبلا تراکم کلمه کلیدی برای جستجو بیشترین اهمیت را داشت. حالا دیگر اینطور نیست. این روزها بررسی متقاطع نتایج جستجو و درک عمیق اینکه یک عبارت کلمه کلیدی برای کاربر چه معنایی دارد و او در تلاش است تا چه کاری انجام دهد مهم است.
در سال 2018 گوگل به منظور درک موضوعات و موضوعات فرعی از تمام محتوای موجود در اینترنت و محتوای همیشه سبز چیزی را اضافه کرد ک آن را لایه موضوعی می نامد. اینها چالش های سئوی مدرن امروزی هستند تا فرایند تحقیق کلمه کلیدی را فراتر از تراکم جستجو گسترش دهد تا با نحوه رتبه بندی محتوا توسط موتورهای جستجو همگام شود.