استراتژی تولید محتوا به شما کمک می کند تا اهداف خود را تعیین کنید، اولویت ها را تعیین کنید و کارایی را به حداکثر برسانید.
وقتی صحبت از بازاریابی محتوا می شود هر کاری که انجام می دهید باید بخشی از یک استراتژی بزرگتر باشد که برای دستیابی به اهداف خاص طراحی شده است.
اهداف شما ممکن است فروش بیشتر، سرنخ های بیشتر، بازدیدهای بیشتر از صفحه باشد.
استراتژی تولید محتوا مجموعه خاصی از تاکتیک ها است که در توسعه و مدیریت محتوا استفاده می شود.
از اشکال مختلف رسانه ها مثل وبلاگ، ویدئو، پادکست، رسانه های اجتماعی برای دستیابی به اهداف تجاری استفاده می کند.
استراتژی تولید محتوا شبیه بازاریابی محتوا نیست اما طرح اصلی بازاریابی محتوای شماست.
مانند اختاپوس بازاریابی، هشت ضمیمه مهم برای یک استراتژی بازاریابی خوب وجود دارد. بیایید آن ها را به ترتیبی که باید آنها را ایجاد کنید اجرا کنیم.
یک برنامه بازاریابی محتوای موفق همیشه با اهداف مشخص شروع می شود. این مرحله ای است که بسیاری از مردم از آن می گذرند و به ضرر خودشان است.
انواع مختلف تاکتیک های بازاریابی برای دستیابی به اهداف متفاوتی کار می کنند، که احتمالا بیشتر آن ها با یک مرحله در قیف فروش شما مطابقت دارد.
برخی از اهداف متداول عبارتنداز:
هدفی که تصمیم می گیرید نوع محتوا و کانال را برای هر تاکتیک بازاریابی تعیین می کند.
داشتن اهداف متعدد کاملا قابل قبول است. با این حال درک کنید که همه محتوا برای هر هدفی کار نمی کند. بهتر است محتوای تخصصی تری داشته باشید.
هر تاکتیکی در استراتژی تولید محتوای شما باید توسط تحقیقات برای توجیه آن پشتیبانی شود. با نگاه کردن به مخاطبان هدف خود شروع کنید. مشکل آن ها چیست؟ چگونه می توانید کمک کنید؟
در مرحله بعد این دانش را در محتوای فعلی خود بکار ببرید و مشخص کنید که برای کدام عبارات رتبه بالایی دارید و کدام یک نیاز به کار دارند. حتما هدف، حجم و ارتباط جستجو را یادداشت کنید.
بررسی کنید که رقیب شما چه می کند. به نظر می رسد چه روشی جواب می دهد؟
برای اهداف دیجیتال مارکتینگ مشخص کنید که:
در این مرحله باید شروع به جمع آوری فهرستی از ایده ها و پیام های بالقوه ای که می خواهید به اشتراک بگذارید کرده باشید.
مشخص کنید که کدام موضوعات برای هر بخش از استراتژی تولید محتوای شما مهم هستند و چگونه محتوای جدید در رسیدن به هدف شما کمک تان می کند.
برای ارزیابی یک موضوع تعیین کنید که چگونه با اهداف سازمانی شما مطابقت دارد.
سعی کنید به هر موضوعی از زوایای جدیدی برخورد کنید.
اگر بتوانید روش جدیدی برای قاب بندی اشیا بیابید در بازاری مملو از ایده های مشابه خواهید بود. بدون محدود کردن خلاقیت خود تا جایی که می توانید خاص باشید.
اکنون زمان آن رسیده است که مشخص کنید چه زمانی باید هر قطعه محتوا را منتشر کنید. بعضی چیزها فصل مشخصی دارند. مثلا کسی سبزه عید را تیرماه نمی خرد اما اسفند ماه بازار خوبی دارد.
بهترین زمان برای حذف هر قسمت از محتوا و هم چنین سرعت انتشار محتوای جدید را مشخص کنید. این براساس مخاطبان و پلت فرم شما متفاوت خواهد بود بنابراین هیچ قانون سفت و سختی و جود ندارد.
توجه داشته باشید که تولید و انتشار منظم محتوا کار زیادی می طلبد. اگر تقویم محتوایی ندارید تا همه چیز را در مسیر درست نگه دارید، عقب می مانید. شما همیشه باید چند ماه جلوتر کار کنید. بنابراین همیشه محتوای آماده داشته باشید. این به شما انعطاف بیشتری در صورت بروز فرصت جدید یا اضطراری می دهد و همچنین استرس ایجاد محتوا را به حداقل می رساند.
صدای شرکت شما چگونه است؟ آیا حرفه ای است؟ خوشامدگویی؟ دانا؟ خنده دار؟ صدای سازمان خود را دریابید. سندی بنویسید که آن را توضیح دهد و آن را بین سازندگان محتوای خود توزیع کنید. این باعث ایجاد حس یکنواختی در تمام قسمت های محتوا و همه کانال ها می شود. در همین سند باید الزامات قالب بندی از جمله نشانه گذاری، سبک های عنوان و … را مشخص کنید. اگر جنبه های بصری را در نظر می گیرید مطمئن شوید که رنگ های برند، فونت ها و استفاده از لوگو را به وضوح تعریف کرده اید.
حتی اگر اهداف و توزیع کاملا متفاوتی داشته باشند، هر قطعه باید رابطه روشنی با قطعه بعدی داشته باشد.
شما اهداف محتوایی موضوعات و تقویم خود را مشخص کرده اید. اکنون زمان آن است که تصمیم بگیرید کجا از آن استفاده کنید. پلت فرم هایی را که برای بیان داستان خود و فرایندها و اهداف خود برای هر یک از آنها استفاده خواهید کرد شناسایی کنید.
جایی که محتوا زندگی می کند اغلب بر قالب و آهنگ آن تاثیر می گذارد اما هدف شما ارائه یک برند ثابت در همه کانال ها است.
با مشخص کردن کانال های توزیع خود بهترین پلتفرم را برای هر قسمت از محتوا شناسایی کنید.
فقط به این دلیل که محتوایی ایجاد و توزیع کرده اید به این معنی نیست که می توانید به موفقیت برسید. اکنون زمان آن است که ارزیابی کنید و ببینید چه چیزی کار می کند و چه چیزی کار نمی کند. وقت آن است تجزیه و تحلیل را شروع کنید.
فقط به تعداد اشتراک گذاری ها، کلیک ها یا خریدها از وب سایت خود نگاه نکنید. به دنبال “چرا” باشید. سعی کنید بفهمید که چه چیزی باعث موفقیت محتوا شده است.
گوگل آنالیتیکس در این مرحله می تواند مفید باشد.
این مرحله با مرحله قبل همراه است. هنگام تجزیه و تحلیل عملکرد محتوا باید شاخص های کلیدی عملکرد(KPI) را برای پشتیبان گیری پیدا کنید. باز هم آنچه را که اندازه می گیرید به هدف تان بستگی دارد.
برخی از KPI هایی که مکن است در نظر بگیرید عبارتنداز:
گفته شده است که حتی یک برنامه بد بهتر از بی برنامگی است. بنابراین نتایج عالی را تصور کنید که با استراتژی جدید و قوی تولید محتوای خود به دست خواهید آورد.
ایجاد این استراتژی مستلزم کمی کار است اما حتی ساده ترین سازمان ها با کمترین بودجه بازاریابی از استفاده از آن سود خواهند برد و برای بخش های بازاریابی با هر نوع پیچیدگی یک الزام مطلق است.
مطالعه مقالات زیر برای تولید محتوای موثرتر پیشنهاد می شود:
نکات و ترفند نوشتن محتوای سئو شده
نکات استراتژی تولید محتوا مبتنی بر داده برای بهبود نرخ تبدیل
چطور محتوایی ایجاد کنیم که هدف جستجو و نیاز مشتری را براورده می کند؟