شناسایی مشتری های بد قبل از همکاری، کمک می کند سلامت شغلی و آرامش خود را حفظ کنیم، این نشانه ها را نادیده نگیرید.
همه ما داستانهایی را شنیدهایم و متأسفانه، اکثر ما یکی دو مورد از آنها را تجربه کردهایم. مشتری هایی با توقعات بی پایان یا تنبل در تسویه حساب و انجام کارهای مربوط به خودشان. آنها مشتریان بد هستند. رهایی از این موقعیت ها می تواند یک کابوس باشد.
بنابراین چگونه از ورود به آنها در وهله اول اجتناب می کنید؟ پرچم های قرمز را نادیده نگیرید! این 25 نشانه هشدار دهنده مهم را بررسی کنید که ممکن است با مشتری بد سر و کار داشته باشید.
“مطمئنی میدونی چیکار میکنی؟” یک نشانه هشدار اولیه است که به تخصص شما احترام گذاشته نخواهد شد. این در صورتی است که با مشتری خیلی بد سر و کار دارید که کمی خودکنترلی دارد. وقتی صحبت از استفاده از زبان رنگارنگ به میان میآید، بدترینها مانع نمیشوند.
بعضی از مشتری های بد از تعطیلات آخر هفته برای پیشبرد پروژه ها استفاده می کنند. ارسال ایمیل در این بازه زمانی اشکالی ندارد اما انتظار پاسخ فوری برای آنها خوب نیست.
درباره ساعات تماس با مشتری صحبت کنید تا این مشکل پیش نیاید. اینها زمانهای خاصی هستند که میتوانند منتظر پاسخ باشند (به عنوان مثال: ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر، دوشنبه تا جمعه)، و همچنین میانگین زمان پاسخدهی شما به ایمیلها (مثلاً: ۲۴ تا ۴۸ ساعت در هفته).
مراقب مشتری هایی باشید که همیشه سعی دارد به شما پیامک ارسال کند. علاوه بر این واقعیت که آزاردهنده است و در زمان خارج از دفتر شما نفوذ می کند، مدیریت پاسخ ها (و مواردی که نیاز به پیگیری دارند) موجود در صندوق ورودی ایمیل همیشه آسان تر است. با تعیین روش ها و تعداد دفعات ارتباط در قرارداد خود از این موضوع جلوگیری کنید. به عنوان مثال: “با برنامه فعلی خود، می توانید یک جلسه استراتژی شامل ماهانه با من و دسترسی نامحدود از طریق ایمیل را برنامه ریزی کنید. هر جلسه اضافی با نرخ xx دلار در ساعت صورتحساب میشود.»
اگرچه ممکن است کار شما ایجاد ایده باشد، اما این بدان معنا نیست که مشتری شما مجبور نیست در مورد نوعی قالب یا چارچوب برای تحویل نهایی که به دنبال آن هستند، زنگ بزند. اگر آنها اصرار دارند که بدون در نظر گرفتن این موضوع به جلو بروید، شما با تجدید نظرهای بی پایان مواجه می شوید – شاید در محدوده کاری که در ابتدا نقل شد پوشش داده نشده باشد. این مشکل بالقوه را با نوعی فرآیند دریافت که شامل سوالاتی است که برای دریافت این اطلاعات از مشتری شما طراحی شده است، کنار بگذارید. قبل از شروع هر پروژه جدید، تعداد کل بازنگری های موجود در نرخ خود را در قرارداد مشخص کنید. اگر هنوز فکر میکنید که ممکن است در فرآیند امضای مشتری از جهنم باشید، مطمئن شوید که مبلغ را از قبل دریافت
شما نمی خواهید آنها شما را سفت و سخت کنند، اگر هنوز در هنگام تکمیل پروژه ناراضی هستند.
گاهی اوقات عناصر یک مکالمه در ارتباطات نوشتاری گم می شوند. ممکن است فکر کنید که یک مشتری به شما پاسخ میدهد، اما این میتواند همان راهی باشد که از طریق ایمیل با آنها برخورد میکند. اما، اگر پیامهای «لطفاً راهنمایی کنید» بیشتر از «کار عالی!» دریافت میکنید. ممکن است نشانه این باشد که شما با مشتری بد سر و کار دارید. اگر آنچه را که فکر میکنید تهاجمی منفعلانه در ایمیل تشخیص میدهید، منتظر نمانید – با تلفن تماس بگیرید و آن را مرتب کنید. اگر نمی توانید در مورد این رسانه جدید به نتیجه برسید، ممکن است منطقی باشد که راه خود را جدا کنید.
آیا پرچم قرمز بزرگتر از این وجود دارد؟
اگر آنها قرارداد ساده ای را امضا نمی کنند که با محدوده کار موافقت کند و نمی توانند دلیل خاصی ارائه دهند که چرا بهتر است قبل از تبدیل شدن به یک مشتری با حسن نیت از جهنم این مشتری را کنار بگذارید.
حتی مشتریانی که راحتتر با آنها کنار میآیند، وقتی نتوانند احترامی را که شایسته شماست به شما نشان دهند، میتوانند تبدیل به مشتری بد شوند. اگر با کسی سر و کار دارید که نتواند به موقع پرداخت کند، استرس شما را به همراه خواهد داشت و تمرکز شما را از چیزهای مهمتر دور می کند. با دریافت پیش پرداخت، در صورت امکان، از این مشکل احتمالی جلوگیری کنید. شرایط پرداخت را در قرارداد خود به همراه هزینه تأخیر مشخص کنید تا در مورد اینکه مشتری شما چه زمانی با پرداخت به شما موافقت کرده است سؤالی وجود نداشته باشد.
گاهی اوقات، کار با یک مشتری جدید به معنای فرآیندی است که شامل دعوت شدن به یک پلتفرم مدیریت پروژه جدید و حسابهایی است که در آن میتوانید دادههایی را که برای تکمیل کاری که برای آن استخدام کردهاند، جمعآوری کنید. پذیرفتن استفاده از چند ابزار جدید مشتری قابل انتظار است، اما نیاز به یادگیری دسته ای از سیستم های جدید می تواند بسیار وقت گیر و برای تمرکز شما سخت باشد. این مشکل بالقوه را با یک فرآیند کشف عالی کنار بگذارید. این سوال را به کاوشگر خود اضافه کنید، “اگر ما بخواهیم با هم کار کنیم، آیا ابزار خاصی وجود دارد که باید با آنها آشنا شوم و به طور منظم از آنها استفاده کنم؟” بر اساس پاسخ مشتری، میتوانید هزینههای آشنایی/استفاده از این ابزارها را افزایش دهید – یا آنها را به عنوان یک سردرد بالقوه برای مقابله با آنها رد صلاحیت کنید.
آنها از شما می خواهند که به آنها گزارش دهید. این مشتریان بد کار با آنها را آنقدر آزاردهنده می کنند که طبیعت سرکش آنها به ناچار مانع انجام هر کاری می شود! با در نظر گرفتن نرخ پروژه به جای نرخ ساعتی، از این مشکل احتمالی جلوگیری کنید.
توانایی در نظر گرفتن بودجه برای کل محصول تحویلی (در مقابل نگرانی در مورد تنوع) مشتریان بالقوه را از بد بودن راحت می کند – به شما فضایی برای نفس کشیدن و انجام کارتان می دهد.
شاید تا آنجایی که به بودجه آنها مربوط می شود، شما خیلی زیاد هزینه می کنید. صرف نظر از این، کسی که شما را ناامید میکند و فکر نمیکند شما ارزش تمام تلاشهایی را که برای توسعه مهارتهای خود کشیدهاید دارید، کسی نیست که بخواهید مرتباً با او برخورد کنید.
با اعلام عمومی نرخ (یا محدوده/حداقل) خود در وب سایت خود، از این مشکل احتمالی جلوگیری کنید. این کار مشتریانی را که بودجه لازم برای همکاری با شما را ندارند و در عین حال فروش را با کسانی که نرخ های شما برایشان مشکلی ندارند، پیش می برد، منصرف می کند.
آیا واقعاً نیاز به گفتن دارد؟ این نوع مشتری را از جهنم دور کنید. با دور ماندن از کارخانههای تولید محتوا و پلتفرمهای فریلنسر مانند Upwork، از این مشکل بالقوه جلوگیری کنید.
علیرغم تلاشهای شما، موقعیتهایی پیش میآید که مشتری مطلقاً از یک محصول تحویلی متنفر است و تصمیم میگیرد که به جای اینکه به شما فرصتی برای بهتر کردن آن بدهد، ترجیح میدهد علناً شما را لکه دار کند.
اگر مشتری تصمیم گرفت علنا شما را شرمنده کند، رکورد را درست تنظیم کنید. گزارش خود را از آنچه اتفاق افتاده با حقایق ساده منتشر کنید – اجازه دهید خوانندگان به نتیجه گیری خودشان برسند. با این اوصاف، اگر شروع به شرمساری عمومی کنید، ممکن است دچار مشکل شوید، بنابراین اگر مشتری شما منفی بودن خود را در مکالمات خصوصی شما محدود می کند، آماده باشید که آن را کنار بگذارید.
اگر احساس می کنید مشتری بالقوه با قیمت گذاری شما مشکل دارد اما آن را اعلام نمی کند – مستقیماً به آن رسیدگی کنید. اگر هنوز کمی عجیب و غریب احساس میکنید، اما میخواهید کار با آنها را امتحان کنید، حتماً از قبل شارژ کنید.
حتی خوشایند ترین افراد وقتی نمی توانند اطلاعاتی را که برای انجام کار خود باید بدانید، مشتری های جهنمی می شوند.
اگر با کسی سر و کار دارید که ایده های زیادی دارد اما تمرکز کافی برای اجرای هر یک از آنها را ندارد، این یک پرچم قرمز است که باید در نظر بگیرید.
بهترین مشتریان هر تماسی را با یک چت کوچک بیکار شروع می کنند. این همان چیزی است که یک مشتری عالی را از یک مشتری بد جدا می کند. اگر نتوانند بر اساس انسان به انسان ارتباط برقرار کنند و در عوض مستقیماً وارد تجارت شوند، محیط کاری سختی خواهد بود.
“من می خواهم گوگل بعدی را بسازم” احتمالاً چیزی نیست که آنها بتوانند تنها بر اساس کار با شما به آن دست یابند. این بدان معنا نیست که شما عالی نیستید، فقط انتظارات بسیار غیرواقعی دارند.
ممکن است بتوانید برای چند ماه برای آنها صورتحساب بنویسید، اما وقتی متوجه شوند که هرگز به آنچه واقعا میخواهند نمیرسند و فکر میکنند که شما آنها را گمراه کردهاید، پیامدها استرسزاتر از آن چیزی است که پرداخت میتواند ارزش داشته باشد. برای جلوگیری از این مشکل بالقوه، قبل از شروع کار، در مورد شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) و اهداف صحبت کنید.
بسیاری از مشتریان از جهنم را می توان به عنوان مشتریانی توصیف کرد که از همه چیزهایی که شما برای هدف مستقیم خود برای دستیابی به هدف خود پیاده سازی کرده اید، محصول تحویل شما را می گیرند و آن را درک می کنند. کار شما که اکنون یک آشفتگی غیرقابل تشخیص است، دیگر برای هدف اولیه خود بهینه سازی نشده است. حتی اگر این تقصیر شما نیست، یک مشتری از جهنم همه چیز را به گردن شما می اندازد که همه چیز به درستی پیش برود.
و این باید آخرین پروژه ای باشد که برای آنها تکمیل می کنید.
برخی از مشتریان ممکن است فکر کنند که این “BS” است که باید منتظر نتایج SEO باشید و ممکن است شما را در مورد پیشرفت هر روز سؤال کنند. منظورم این است که سئو چقدر طول می کشد؟ با آموزش دادن به مشتریان خود در مورد نتایج معمولی و زمانی که مشتریان می توانند انتظار دیدن آنها را داشته باشند، از این مشکل بالقوه جلوگیری کنید.
اگر هنوز مشکلاتی وجود دارد، ممکن است مجبور شوید مکالمه “من فکر می کنم ما مناسب نیستیم” داشته باشید.
علاوه بر پاسخ های فوری، آنها همچنین انتظار تحویل فوری دارند. با تعیین هزینه های برگشت و عجله برای هر پروژه پذیرفته شده که نیاز به چرخش در بازه زمانی کوتاه تری دارد، از این مشکل بالقوه اجتناب کنید. بر اهمیت حق امتیاز خود برای رد کردن کار در مدت زمان کوتاهی تاکید کنید، به خصوص اگر به زندگی شخصی شما وارد شود.
ایجاد مرزها برای دستیابی به تعادل ایده آل کار و زندگی مهم است.
این امر مخصوصاً زمانی مهم است که شما خدمات بازاریابی دیجیتال را ارائه می دهید اما مشتری شما نمی داند که چگونه همه کار می کند. این مشکل بالقوه را با تعریف هزینه ارائه پشتیبانی فنی/توضیحات بسیار عمیق در مورد کاری که انجام میدهید برطرف کنید، یا سؤالاتی بپرسید تا یک مشتری بالقوه فن هراس را در طول فرآیند کشف از جهنم بیرون بیاورید.
برخلاف یک شغل شرکتی، این نوع مشتری بد واقعاً می تواند باد را از بادبان شما خارج کند. اگر علاقه ای به اعتبار ندارید، ممکن است مشکلی ایجاد نشود.
صرف نظر از این، برخورد با یک دروغگو ممکن است منجر به سایر علائم هشدار دهنده دردسرساز مشتری از جهنم شود.
همه مشتریان متفاوت هستند و برخی ممکن است نیاز به جلسات هفتگی داشته باشند تا از همه چیز مطلع باشند. اگر این در قرارداد شما تعریف شده است و شما آن را در قیمت گذاری خود لحاظ کرده اید، هیچ مشکلی وجود ندارد.
مشتری از جهنم کسی است که به ویژه نیازمند است و به شما این فرصت را نداده است که این همه دست نگه داشتن اضافی را در قرارداد خود حساب کنید. اگر آنها دائماً با شما تماس می گیرند و علاوه بر آنچه در قرارداد شما قید شده است، به جلسات اضافی نیاز دارند، بهتر است زودتر ضرر خود را کاهش دهید.
اگر مشتری از کاری که ایجاد می کنید ناراضی است، بازخورد او باید این امر را آشکار کند.
اگر آنها به اندازه کافی ناراضی هستند که تهدید می کنند نقش شما را به شخص دیگری واگذار می کنند – به آنها اجازه دهید. شما به کسی نیاز ندارید که طوری رفتار کند که انگار شما خوب نیستید اما به هر حال شما را همراهی کند.
با افزایش استانداردهای حفظ حریم خصوصی/امنیتی مانند استاندارد GDPR، اکنون بیش از هر زمان دیگری مهم است که با کاری که برای مشتریان انجام می دهید مطابقت داشته باشید. اگر به مشتری اطلاع دهید که یک اقدام خاص به وضوح با اخلاق شما مغایرت دارد، اما آنها از شما می خواهند که به هر حال آن را کامل کنید، بهتر است قبل از اینکه در رفتار بد او دخالت داشته باشید، آن را ترک کنید.
حتی اگر آنها شما را به خاطر کارهایی که ویرایش های فرانکنشتاین آنها بر روی قابل تحویل شما انجام داده سرزنش نکنند، سخت است که به چیزی که خلق کرده اید افتخار کنید اگر به پتانسیلی که می دانستید توانایی آن را داشتید نرسد.
اگر مشتری دائماً شما را در موقعیتی قرار میدهد که کار شما به چیزی مبهم تبدیل میشود، بهتر است وقت خود را به دنبال کسی بگذرانید که شما را همانطور که هستید قدردانی کند.
متأسفانه، به همان اندازه که سعی می کنیم از برخورد با چنین مشتریان وحشتناکی اجتناب کنیم، ممکن است نیاز به اخراج مشتری داشته باشید. وقتی این زمان فرا رسید، مستقیم باشید و سعی کنید روابط صمیمانه را حفظ کنید. از این به عنوان یک فرصت یادگیری استفاده کنید و بر جذب بیشتر مشتریانی که کسب و کار شما را رشد می دهند تمرکز کنید.
مقالات پیشنهادی:
چگونه می توانم برای سئو مشتری های جدید پیدا کنم؟