برای سالها، کارشناسان سئو به به اصطلاح استراتژیستهای کلاه سیاه نگاه تحقیر آمیزی داشتند. حتی امروزه، بازاریابان سئو کلاه سیاه را جنبه تاریک بازاریابی موتورهای جستجو می دانند. عمدتاً، آن کلیشه مبهم درست است.
استراتژیهای کلاه پشتی شامل همه چیز از پر کردن کلمات کلیدی و PBN گرفته تا اتوماسیون محتوا و ایجاد لینک چندسطحی است. بسیاری از این استراتژی ها به دلیل خوبی پوشش بدی دارند. اما یک نکته وجود دارد که باید در نظر داشته باشید. سئوی کلاه سیاه به سادگی یک استراتژی خوب است که اشتباه کرده است.
مهمتر از همه، باید توجه داشته باشید که استراتژیهای کلاه سیاه کار میکنند. آنها به اندازه همتایان کلاه سفید خود پایدار نیستند. اما هنوز چیزی برای آنها وجود دارد. به عبارت دیگر، حتی اگر سایهدار هستند، در واقع میتوانند سئوی دریافتکننده را تقویت کنند. با این حال، چرا این مهم است؟ زیرا استراتژی سئو کلاه سیاه به سادگی اغراق ناسالم استراتژی سئو کلاه سفید است.
به عبارت دیگر، سئو کلاه سیاه استراتژی های سئو سفید را در نظر می گیرد و آنها را تا سطوح خطرناک بزرگ می کند. همانطور که در این مقایسه در زیر مشاهده می کنید، این دقیقاً همان چیزی است که استراتژی سئو کلاه سیاه را تعریف می کند.
با استراتژیهای سئو کلاه سیاه، محتوای مرتبط به محتوای تکراری تبدیل میشود، لینکهای مرتبط به محتوای نامربوط تبدیل میشوند و کلمات کلیدی با قرارگیری مناسب به کلمات کلیدی پر شده تبدیل میشوند. و این چیزی بسیار مهم را القا می کند.
یعنی به ما نشان می دهد که یک استراتژی سئو خوب شبیه به استراتژی کلاه سیاه است. فقط باید این کار را با اعتدال مناسب انجام دهید. و این بدان معناست که شما، استراتژیست سئو کلاه سفید، می توانید چند ترفند از سئوکاران کلاه سیاه یاد بگیرید. بیایید صادق باشیم: شما و سئوکاران کلاه سیاه چیزهای مشابهی می خواهید. هر دوی شما می خواهید سهم خود را از پای ترافیک موتورهای جستجو که 93 درصد از تجربیات آنلاین را تشکیل می دهد، مطالبه کنید.
و حتی اگر به نظر می رسد سئوکاران کلاه سیاه و کلاه سفید با هم مخالف هستند، تنها تفاوت بین استراتژی های آنها این است که سئوکاران کلاه سیاه تا چه اندازه در مورد تاکتیک های قانونی که در واقع برای سئوکاران کلاه سفید کار می کنند اغراق می کنند. با در نظر گرفتن این موضوع، در اینجا لیستی از شش چیز مختلف وجود دارد که شما، سئوی کلاه سفید، می توانید از سئوکاران کلاه سیاه یاد بگیرید.
اگر یک چیز در مورد سئو می دانید، آن بک لینک است. مدتهاست که بک لینکها یکی از شاخصهای اصلی گوگل هستند که نشان میدهد چه وبسایتی باید در صفحه اول و کدام یک در صفحه آخر قرار گیرد. در واقع، قدرت استراتژی لینک بیلدینگ شما بالاترین عامل در فرآیند تصمیم گیری گوگل است.
و طبق یک مطالعه، هر چه یک صفحه دارای بک لینک بیشتری باشد، به طور متوسط آن صفحه در گوگل رتبه بهتری خواهد داشت.
از آنجایی که به دست آوردن بک لینک به صفحات وب شما یک استراتژی تاثیرگذار در SERP است، سئوکاران کلاه سیاه نیز از این تاکتیک استفاده کرده اند. اما آنها این کار را با روشی کمی کمتر معتبر انجام می دهند. سئوکارهای کلاه سفید اغلب برای به دست آوردن بک لینک به توصیه های صادقانه، وبلاگ نویسی مهمان و مشارکت های متقابل تکیه می کنند. اما برای سئوکاران کلاه سیاه، این موضوع چندان صدق نمی کند.
در واقع، یکی از روش های اولیه سئو کلاه سیاه برای تولید بک لینک، استفاده از PBN (شبکه های وبلاگ خصوصی) است. PBN ها دارای شبکه ای از دامنه های غیرفعال با آب سئو از پیش ساخته شده هستند که سپس از آنها برای پیوند به وب سایت شما استفاده می کنند.
آیا کار می کند؟ بله، این کار را می کند. آیا برای مدت طولانی کار می کند؟ خوب، این بستگی به این دارد که آیا گوگل شما را می گیرد یا نه. اگر گوگل متوجه شود که یک وب سایت به بک لینک از یک PBN متکی است، به سرعت آن سایت را از رتبه بندی پایین می آورد. خوشبختانه، با این حال، شما می توانید به همین روش صادقانه بک لینک بسازید.
خوشبختانه، با این حال، شما می توانید به همین روش صادقانه بک لینک بسازید. شما می توانید انتشارات دیگر را منتشر کنید، توصیفات بنویسید، نام خود را در فهرست های شخص ثالث درج کنید، و محتوای ویروسی یا ارزش اشتراک گذاری ایجاد کنید. سپس، به جای شبیه به PBN، استراتژی شما صادقانه تر به نظر می رسد.
این بدان معنی است که شما می توانید همان توجه سئو کلاه سیاه را بدون خطر دستگیری پلیس گوگل و جریمه کردن شما جلب کنید. به هر حال، این بزرگترین نقطه ضعف استفاده از تاکتیک های سئو کلاه سیاه است. آنها کار می کنند، اما فقط تا زمانی کار می کنند که هیچ کس نداند شما چه کار می کنید. به همین دلیل، ایجاد بک لینک صادقانه شرط به مراتب بهتری است.
من حاضرم شرط ببندم که دوستان سئوی شما در مورد قدرت انجام تحقیقات کلمات کلیدی به شما گفته اند. امیدوارم از توصیه های آنها استفاده کرده باشید. از این گذشته، تحقیق کلمات کلیدی واقعاً یک ابزار قدرتمند در دنیای سئو است. اگر میدانید که مردم چه کلماتی را در گوگل تایپ میکنند و دقیقاً همان کلمات کلیدی را هدف قرار میدهید، احتمالاً در جایگاهی که دنبال آن هستید قرار خواهید گرفت.
البته سئوکاران کلاه سیاه هم این را می دانند. و از زمانی که «کلمات کلیدی» تبدیل به یک چیز شد، از کلمات کلیدی برای تلاش و رتبهبندی وبسایتهای خود استفاده میکنند. روشی که آنها این کار را انجام می دهند، فقط آزاردهنده نیست. بی اثر است آنها چیزهای کلیدی هستند. برای مثال اگر کلمه کلیدی “بهترین لپ تاپ” باشد، در اینجا به نظر می رسد.
و اگر کلمه کلیدی مورد نظر “Firepit” باشد، در اینجا به نظر می رسد.
خواندن آن سخت است، اینطور نیست؟ اما این که خواندن آن دشوار است تنها دلیل این نیست که این قطعات محتوا در گوگل رتبه خوبی ندارند. همچنین به این دلیل است که گوگل با تاکتیک پر کردن کلمات کلیدی آشنا است و تمام تلاش خود را برای تنزل رتبه وب سایت هایی که از آن استفاده می کنند انجام می دهد. به هر حال، گوگل نمیخواهد یک وبسایت رتبهبندی شود، زیرا کلمات مناسبی دارد. آنها می خواهند آن را رتبه بندی کند زیرا محتوای قابل توجهی دارد.
این همان چیزی است که باعث افزایش جستجوی معنایی شد (اما این موضوع برای روز دیگری است). بنابراین در حالی که نمی خواهید صفحات خود را با کلمات کلیدی آزاردهنده و درهم ریخته پر کنید، اما می خواهید کلمات کلیدی مناسب را نیز درج کنید. و برای یافتن کلمات کلیدی مناسب می توانید از Ubersuggest استفاده کنید.
با تایپ کلمه کلیدی مورد نظر خود در کادر جستجو شروع کنید. روی «جستجو» کلیک کنید. اکنون روی «ایدههای کلیدواژه» در نوار کناری سمت چپ کلیک کنید. این لیستی از کلمات کلیدی پیشنهادی را بر اساس حجم جستجو برای هر یک ارائه می دهد. سایر داده ها شامل CPC، دشواری پرداختی و دشواری جستجو است. کلمات کلیدی با بیشترین حجم در بالا ظاهر می شوند. اگر میخواهید کلمات کلیدی بیشتری را مرور کنید، روی «مرتبط» یا «سوالات» در بالای نتایج کلیک کنید.
چند کلمه کلیدی را برای هدف گذاری در محتوای خود انتخاب کنید. فقط دو یا سه انتخاب کنید. سپس آنها را به اندازهای روی صفحه خود بپاشید که Google بداند در مورد چه چیزی صحبت میکنید. آنها را در هر جایی که احتمالاً دوست دارید یک متخصص کلاه سیاه قرار دهید، پر نکنید. گوگل میخواهد بداند در مورد چه چیزی صحبت میکنید، اما نمیخواهد شما رتبهبندی کنید، زیرا از تاکتیکهای پر کردن کلمات کلیدی برای ارتقاء رتبهبندی استفاده کردهاید.
اگر کلمات کلیدی را انتخاب کنید، ضرر خواهید کرد. اگر کلمه کلیدی را بپاشید، برنده خواهید شد.
دقیقاً اینگونه است که می دانید کار نمی کند. اگر این کار را می کرد، پس همه آن را انجام می دادند. با این حال، در روزهای اولیه الگوریتم گوگل، وب سایت های هرزنامه از روبات ها برای ایجاد و انتشار محتوا استفاده می کردند. ربات ها سه کار را انجام می دهند.
همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید، با این حال، محتوا خیلی مفید نبود. با این حال، دلیل سئوی کلاه سیاه برای انجام این کار، کاملاً ثابت بود. به هر حال، 82 درصد از بازاریابان که هر روز وبلاگ میزنند، مشتریانی را در وبسایتهای خود جذب میکنند.
بنابراین آیا وبلاگ نویسی و ایجاد محتوای ثابت مهم است؟ البته که هست. اما ایجاد رباتی که این کار را برای شما انجام دهد فقط ناپسند نیست. مفید نیست و وقتی گوگل متوجه می شود که شما چه کار می کنید می تواند به سرعت به رتبه شما آسیب برساند. بله، شما می خواهید محتوا ایجاد کنید. اما شما یا یک انسان دیگر باید این کار را انجام دهید، نه یک ربات غیرقابل درک مبتنی بر SEO.
همانطور که استراتژیهای سئو کلاه سیاه برجستهتر میشوند، گوگل آنها را در سریعترین زمان ممکن کنار میگذارد و الگوریتم خود را برای نادیده گرفتن این تاکتیکهای مبهم تغییر میدهد. در حالی که این تاکتیک ربات نویسی قبلاً کار می کرد، دیگر جواب نمی دهد. با این حال، خوشبختانه برای تمایلات شما به کلاه سفید، وبلاگ نویسی صادقانه و مفید همچنان این کار را انجام می دهد. در واقع، میانگین تعداد کلمات برای محتوایی که در ده نتیجه برتر گوگل قرار می گیرد، بین 2000 تا 2400 کلمه است.
نکته این است که شما باید به طور مداوم در وب سایت خود وبلاگ نویسی کنید. لزوماً مجبور نیستید محتوای طولانی بنویسید. اما، حداقل، باید یک وبلاگ ثابت راه اندازی کنید که اطلاعات مفید و روشنگری (و انسانی) را برای مخاطبان شما منتشر کند. این کار را انجام دهید و ترافیک، سرنخ ها و تبدیل های بیشتری نسبت به موارد دیگر جذب خواهید کرد.
به یاد داشته باشید: گوگل یک ربات است. وقتی من و شما محتوا را می خوانیم، برای ما آسان است که به سرعت هدف صفحه و دقیقاً آنچه که صفحه سعی دارد در مورد آن صحبت کند، تعیین کنیم. و در حالی که گوگل با گذشت سالها در انجام این کار بهتر می شود، هنوز هم نقص های خود را دارد. این بدان معناست که شما باید هر کاری که می توانید برای سازماندهی محتوای خود برای گوگل انجام دهید.
به روشی دیگر، باید برای گوگل آسان کنید تا بفهمد محتوای شما در چه زمینهای است و در چه جایگاهی باید شما را در SERP رتبهبندی کند. سپس، شانس بسیار بیشتری برای رتبه بندی برای کلمات کلیدی هدف خود خواهید داشت. با این حال، چگونه این کار را انجام می دهید؟ در اینجا پاسخ دو کلمه ای است: پیوند داخلی. پیوند داخلی زمانی است که از یک صفحه در وب سایت خود به صفحه دیگری در وب سایت خود پیوند می دهید.
هدف این است که موضوعات محتوای خود را سازماندهی کنید تا گوگل به راحتی بفهمد که هر صفحه درباره چه چیزی بحث می کند. یکی از بهترین راه ها برای انجام این کار استفاده از محتوای ستونی است. صفحه ستونی (یا محتوای ستونی) صفحه ای در وب سایت شما است که به طور عمیق در مورد یک موضوع خاص صحبت می کند. برای مثال بازاریابی SaaS را در نظر بگیرید.
تصور کنید که صاحب یک کسب و کار هستید که در آن می خواهید چیزهای مختلف زیادی در مورد بازاریابی SaaS بنویسید. شما در مورد مواردی مانند بازاریابی رسانه های اجتماعی و SEO برای شرکت های SaaS محتوا ایجاد می کنید. سپس می توانید یک صفحه ستونی ایجاد کنید که به طور کلی در مورد بازاریابی SaaS صحبت می کند. برای مثال می تواند چیزی شبیه به این باشد.
هنگامی که این کار را انجام دادید، اکنون منبع عظیمی دارید که می توانید در پست های وبلاگ سطح کوچکتر خود به آن مراجعه کنید. صفحه ستون به تمام محتوای زیر آن پیوند دارد و تمام محتوای زیر آن به صفحه ستون برمی گردد. درست همانطور که این نمودار نشان می دهد کار می کند.
البته سئوکاران کلاه سیاه نیز سعی می کنند از این استراتژی به نفع خود استفاده کنند. چگونه این کار را انجام می دهند؟ خوب، آنها پیوندهای داخلی را در هر قسمت از محتوایی که ایجاد می کنند قرار می دهند، دقیقاً مانند آنچه در صفحه ویکی پدیا می بینید.
و در حالی که این می تواند مفید باشد، می توانید در آن زیاده روی کنید و در نهایت به تلاش های سئوی خود آسیب بزنید. توصیه من این است که سعی کنید دو تا سه پیوند داخلی مرتبط را در هر قسمت از محتوا قرار دهید. سپس، برای سازماندهی بیشتر محتوای خود به محتوای ستون و صفحات ستون وابسته باشید. این کار باعث میشود که گوگل به راحتی وبسایت شما را درک کند، به این معنی که شما بدون اینکه شبیه یک صفحه ویکیپدیا بیش از حد غیرتمند و ضعیف به نظر برسید، رتبه بهتری کسب میکنید.
وقتی سئوکاران کلاه سفید نام تجاری را انتخاب میکنند، آن را انتخاب میکنند زیرا آن را دوست دارند. یا شاید جالب به نظر برسد یا پیام خاصی را ارسال کند.
در هر صورت، شما احتمالاً نام کسب و کار و نام دامنه خود را انتخاب کرده اید زیرا به نظر خوب به نظر می رسد، به راحتی قابل یادآوری است و با آنچه کسب و کار شما در تلاش است انجام دهد مطابقت دارد. از سوی دیگر، سئوکاران کلاه سیاه، اغلب نامی را انتخاب میکنند زیرا به رتبهبندی آنها در گوگل کمک میکند. آنها تحقیقات کلمات کلیدی را انجام می دهند تا مشخص کنند کدام کلمات کلیدی در صنعت انتخابی آنها محبوب ترین هستند و سپس نام تجاری ایجاد می کنند که دقیقاً مطابق با آن کلمات کلیدی باشد. چرا آن ها این کار را انجام دادند؟
خوب، اگر شخصی «بهترین بازاریاب دیجیتال» را در گوگل تایپ کند و این نام تجاری سئو کلاه سیاه باشد، شانس بیشتری برای حضور در گوگل خواهد داشت. از این گذشته، وقتی آن کلمات را تایپ میکنید، Google بهطور خودکار نمیداند که آیا در حال جستجو برای نام کسبوکار یا موضوع خاصی هستید. این به سئوکاران کلاه سیاه یک مزیت مشهود می دهد. این نتیجه را در نظر بگیرید، به عنوان مثال، جایی که من تایپ کردم، “فروش خانه سریع سیاتل” و این نتیجه وحشتناک مشابه ظاهر شد.
همانطور که می بینید، این تاکتیک هنوز برای سئوکاران کلاه سیاه کار می کند. در واقع، آنقدر خوب کار می کند که دیگر واقعاً یک استراتژی سئو کلاه سیاه نیست. بسیاری از شرکت های معتبر از همین تاکتیک برای ارتقای رتبه خود استفاده می کنند. و ممکن است برای کسب و کار خودتان هم ایده بدی نباشد. به عنوان مثال، شباهت بین تایپ من، «بهترین بازاریاب دیجیتال» و دامنه این نتیجه را در نظر بگیرید.
یا در نظر بگیرید که چگونه مؤسسه بازاریابی محتوا مقام اول را در Google حداقل تا حدودی به دلیل نام دامنهای که مالک آن است، کسب کرده است.
البته، شما نمی خواهید کاملاً به نام برند خود برای کمک به سئوی خود متکی باشید. همچنین باید بک لینک تولید کنید، از کلمات کلیدی مناسب LSI استفاده کنید و محتوای قابل توجهی ایجاد کنید. اما، اگر تغییر نام برندتان به چیزی ایدهآلتر برای سئو میتواند به رتبهبندی شما کمک کند، آنگاه تغییر کوچکی برای افزایش خودکار ترافیک است.
زمانی که گوگل در ابتدا شروع به انتساب اعتبار دامنه به صفحاتی با بک لینک با کیفیت بالا کرد، سئوکاران کلاه سیاه متوجه شدند که می توانند کیفیت بک لینک های خود را به دلخواه افزایش دهند. این امر اعتبار دامنه خود را در این فرآیند تقویت می کند. چگونه این کار را انجام می دهند؟ خب، به این استراتژی لینک بیلدینگ لایه ای می گویند. در اینجا نحوه عملکرد آن آمده است.
هر زمان که شخصی به وبسایت شما لینک میدهد، گوگل نه تنها بر اساس این واقعیت که شما یک بکلینک دریافت کردهاید، بلکه بر اساس اعتبار خود بکلینک نیز به شما اعتبار رتبهبندی بیشتری میدهد. و با ایجاد بک لینک و ترافیک بیشتر به صفحه ای که بک لینک اصلی در آن قرار دارد، سئوکاران می توانند اعتبار آن صفحه مرجع را افزایش دهند. به نوبه خود، اعتبار وب سایت مرجع را افزایش می دهد. در گذشته، سئوکاران کلاه سیاه اغلب از این استراتژی لینک دهی برای ایجاد اعتبار دامنه خود استفاده می کردند.
به هر حال، هرچه بک لینک های شما دارای اعتبار بیشتری باشند، وب سایت شما از اعتبار بیشتری برخوردار است. این یک راه ظریف برای قوی تر کردن سیگنال های رتبه بندی شما است. البته این استراتژی نیز به عرصه ای منتقل شده است که سئوکاران کلاه سفید در آن زندگی می کنند. استراتژی ها کمی متفاوت است، اما نتایج مشابه است. سئوکاران کلاه سیاه اغلب از PBN ها و توصیفات نادرست برای افزایش اعتبار یک بک لینک استفاده می کنند. با این حال، سئوکاران کلاه سفید مانند شما می توانند همین کار را با استفاده از لینک بیلدینگ ردیف دوم انجام دهند.
با این حال، لینک های سطح دوم چیست؟ آنها لینک هایی هستند که از یک صفحه به صفحه ای با بک لینک به وب سایت شما می روند. این لینک را در وبلاگ خودم به عنوان مثال در نظر بگیرید.
این پیوند به صفحه زیر می رود، که سپس پیوندی به صفحه گوگل دارد.
سپس می توانید بگویید که گوگل یک بک لینک سطح دوم از وبلاگ خودم دریافت کرده است. و از آنجایی که آن لینک سطح دوم اعتبار بک لینک اصلی را افزایش می دهد، به طور غیرمستقیم اعتبار صفحه گوگل را نیز افزایش می دهد. بهترین راه برای ایجاد پیوندهای سطح دوم، پست کردن در رسانه های اجتماعی و وبلاگ مهمان است. این یک استراتژی کلاه سیاه است و شما می توانید از آن برای ایجاد اعتبار دامنه خود استفاده کنید.
تفاوت بین سئوکاران کلاه سیاه و سئوهای کلاه سفید عمدتاً در روشی است که هر کدام از آنها برای ایجاد اختیارات دامنه مربوطه خود انجام می دهند. یکی این کار را صادقانه انجام می دهد. دیگری این کار را غیر صادقانه انجام می دهد. اما استراتژی ها تقریباً یکسان هستند. در واقع، شما می توانید از بک لینک به جای PBN، از تحقیق کلمات کلیدی به جای پر کردن کلمات کلیدی، تولید محتوا به جای اتوماسیون، لینک های داخلی بدون زیاده روی در آنها، نام برند خود و لینک های سطح دوم برای کمک به استراتژی سئوی خود استفاده کنید.
برای انجام آن نیز لازم نیست وقار خود را از دست بدهید. در نهایت، استراتژیهای سئو کلاه سیاه تنها به این دلیل مؤثر هستند که بر تاکتیکهای کلاه سفید مشابه متکی هستند. و از آنجایی که شما آن را به روش درست انجام می دهید، در دراز مدت برنده خواهید شد.